News

راهکارهای ایمن سازی کسب و کار در مقابل تحریم ها – مقاله دوم – ببینید ۲

مقاله راهکارهای ایمن سازی کسب و کار در مقابل تحریم ها ، قرار بود در دو بخش مختلف تهیه و منتشر شود. بخش اول آن با عنوان "ببینید" در ۳۱ تیرماه گذشته منتشر گردید و بخش دوم آن با عنوان "دیده شوید" قرار بود که در مردادماه منتشر شود اما برخی از خوانندگان مقاله ، از طریق پیام تلفنی و یا درج یادداشت، خواستار پرداختن بیشتر به مقوله های مربوط به مقاله با عنوان "ببینید" شده بودند. به همین علت این مقاله را با عنوان "ببینید ۲" آماده کرده ایم تا علاوه بر باز کردن و شفاف کردن بیشتر موضوع مطروحه در مقاله قبلی، به نظرات و درخواست های شما مخاطبان عزیز نیز احترام گذاشته باشیم.

یقینا چون این مقاله در ادامه و بر اساس مقاله تیرماه گذشته نوشته شده است، توصیه اکید می کنم که قبل از شروع به خواندن این نوشته ها، مقاله قبلی با عنوان "ببینید" را که در صفحه اول وب سایت و در بخش تازه ها و رویدادها با تصویری با مضمون "See" آورده شده است، حتما مرور نمایید تا درک بهتری از آنچه در این مقاله آورده شده است ، بدست آورید.

تمرکز این مقاله بر روی پرداختن به یکی از مهمترین راهکارهایی است که توجه به آن می تواند در ایمن سازی کسب و کار هر شرکت و بنگاه اقتصادی در مقابل بحران حاصله از تحریم و رکود اقتصادی موثر باشد. همانطور که در مقاله "ببینید" عنوان گردید، بر همه دست اندرکاران کسب و کارها اثبات شده است که بحران ها ، دوران اوج و دوران افول دارند و در هر مکان و زمانی اثبات شده است که روش ها و ابزارهایی که برای ایمن سازی شرکت ها در دوران اوج بحران بکارگرفته شده است، در دوران افول بحران باعث رشد و ارتقاء سریع آن کسب و کار گردیده است.

به همین دلیل نتیجه گیری کردیم که ایمن سازی امروز، تضمین بقاء کسب و کار و ارتقاء و رشد انفجاری کسب و کارها در آینده خواهد بود و نیز مثالی از دریانوردی آوردیم که تمهیدات کاپیتان یک کشتی گرفتار در طوفان، اگر موفق به نجات کشتی خود شود ، بعد از گذر از طوفان علاوه بر اینکه به فردی یکتا و آب دیده تبدیل می شود ، خود کشتی نیز قابل اعتمادتر به نظر خواهد آمد و مسیرهای بازرگانی بیشتری را طی خواهد کرد.

اما چه چیزهایی را . . .

مقوله های زیادی در بازار و محیط کسب و کار، چه داخلی و چه در خارج از کشور وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم.

چیزها و یا بهتر بگوییم ، مقوله های زیادی در بازار و محیط کسب و کار، چه داخلی و چه در خارج از کشور وجود دارد که باید به آنها توجه کنیم. به بیان دیگر، منظور ما از دیدن توجه به سیگنال هایی که از گوشه و کنار جهان ایجاد می شود و خبر از تغییرات عمده در پیرامون ما می دهد.

از طریق منابع مختلف مثل وب سایت های خبری و تحلیلی مربوط به اقتصاد، تجارت، تکنولوژی و مسائل مرتبط با پدیده های اجتماعی ، صحبت و گفتگو با اشخاصی که مرتب در جریان نوآوری و انقلاب های صنعتی جدید هستند، مطالعه دقیق مقاله هایی که در مورد آینده اقتصاد جهان و تجارت های پر رونق در آینده نزدیک صحبت می کنند و نیز شرکت کردن در نمایشگاه ها و سخنرانی هایی که توسط افراد مطلع از آینده محیط کسب و کار اجراء می گردد، می بایست مرتبا وضعیت محیط کسب و کار ایران و جهان را زیر نظر داشته باشیم. این همان دیدن است.

در ایران ما از ۹۰% مدیران درگیر کسب و کار، چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی، در مقابله با طرح رصد و زیرنظر گرفتن بازار و محیط کسب و کار، معمولا این جواب شنیده می شود که: " آنقدر ما گرفتار هستیم که فرصت این را نداریم که به یک مشت تئوری اطو کشیده و ایده آلیستی  که توسط این منابع ارائه می گردد گوش دهیم".

نکته دیگر اینکه اغلب مدیران کشور در ذهن خود دچار نوعی بیماری خود شیفته گی شده اند. به دلیل غرق شدن در جزئیات بسیار زیاد کسب و کار و دست و پنجه نرم کردن با این جزئیات (که اغلب هم بی ارزش و صرفا زاییده بروکراسی عجیب و غریب کشور ما است)، این احساس را دارند که عده بسیار کمی در جریان امور پیچیده حاکم بر فیلد کاری خود هستند و بقیه افراد را اصلا افراد مطلع و مسلط به کار نمی دانند. از اینرو اگر کسی بیاید و بگوید که باید سر از لاک خود بیرون بیاورید و نگاه خود را بسیار گسترده کنید و از خیلی چیزهایی که حتی در ظاهر ارتباطی به کسب و کار شما ندارد مطلع گردید، معمولا با بی تفاوتی از کنار آن عبور می کنند. در برخی موارد هم موفقیت و اطمینان از تسلط همیشگی به بازار، باعث عدم توجه به فرآیند "دیدن" در بین مدیران بخش های خصوصی و دولتی ما می گردد.

سود فرآیند "دیدن" در کجاست؟

سود آگاهی پیدا کردن از وضعیت پیرامون خود این قدرت را دارد که در مقاطع مختلف زمانی، مسیر و حتی ماهیت اصلی کسب و کار را در جهت بقاء و سودآوری بیشتر تغییر اساسی دهیم.

عدم تغییر در نهایت یعنی نابودی

شاید در این لحظه، بهترین کاری که می توان برای روشن تر کردن مطلب ادا نمود ، ارائه یک مثال عینی است که به ما بگوید تا چه حد داشتن اطلاعات از تحولات و یا همان "دیدن" می تواند مسیر یک شرکت را در جهت بهبود و تاکید می کنم "بقاء" تغییر دهد و اگر اینکار انجام نشود (یعنی ندیدن) ، حتی ممکن است منجر به سقوط شرکت های بسیار قدرتمند جهانی شود. سرنوشت ظهور و سقوط شرکت نوکیا می تواند برای همه ما بسیار آموزنده باشد

رئیس نوکیا زمانی که خبر فروش شرکت نوکیا به مایکروسافت را با رسانه ها در میان گذاشت، با دیدگان پر از اشک گفت:

«ما هیچ اشتباهی انجام ندادیم، اما شکست خوردیم»

نوکیا که زمانی یکی از بزرگترین و پرقدرت ترین شرکت های جهان بود، با تمام قدرت دنیای موبایل را زیر پا داشت. اما جهان بسیار سریع تغییر کرد و رقیبان نوکیا هم توانستند در قالب تغییر زمان و جهان، خود را بسرعت تغییر دهند، اما نوکیا نتوانست. آنها در فراگرفتن فناوری نوین عقب ماندند، در فراگیری تغییر عقب ماندند، فرصتی را که انقلاب بزرگ دیجیتال فراهم آورد را نتوانستند بخوبی جذب نمایند. آنها نه تنها فرصت ثروت اندوزی همانند رقیبانشان را از دست دادند، که حتی شانس برای بقای شان نیز از دست رفت.

تاریخچه‌ ۱۵۲ ساله‌ برند نوکیا با صنایع گوناگونی گره خورده است. این شرکت ابتدا به‌ عنوا ن کارخانه‌ تولید کاغذ و مواد اولیه‌ آن تأسیس شد. در واقع در سال ۱۸۶۵ فردریک ایدستام که یک مهندس معدن بود، شرکت خمیرسازی کاغذی را در منطقه Tammerkoski واقع در جنوب غربی فنلاند بنا نهاد. سال ها بعد و در سال ۱۸۷۱ نام Nokia متولد شد. این نام از رودخانه‌ Nokianvirta الهام گرفته شده بود. ایدستام این نام را همزمان با گشایش شعبه‌ دوم برای شرکتش برگزید. چوب های جنگلی تهیه شده برای تهیه کاغذ در ابتدا رودخانه Nokianvirta به آب انداخته می شد و در کارخانه نوکیا مجددا از آب گرفته می شد و در کارخانه این الوارها را پرداخت می کردند و طی فرآیندهای مختلف در نهایت به خمیر کاغذ و کاغذ تبدیل می نمودند.

اتفاق مهم دیگری نیز بوقوع پیوست که بعدها نقش مهمی در ورود نوکیا به دنیای الکترونیک ایفا کرد. در سال ۱۸۹۸ شخص دیگری به عنوان ادوارد پولون شرکت لاستیک‌سازی فنلاندی خود را بنا نهاد. این شرکت بعدها با نوکیا تلفیق شد و به اسم تجارت لاستیکی نوکیا تغییر نام داد. حوزه‌ی فعالیت این شرکت تمام وسایل پلاستیکی را شامل می‌شد؛ از چکمه‌های پلاستیکی گرفته تا تایر خودرو. هنوز هم چکمه‌ها و پوتین‌های نوکیا تولید می‌شود.

با ورود به قرن بیستم و با توسعه صنعت برق، مدیران شرکت نوکیا و بخصوص شریک ایدستام که مهندسی به نام لئو میشلن بود به این فکر افتادند که اگر بتوانند از نیروی برق در جهت پرداخت الوارها و نیز انجام فرآیندهای تولید خمیر کاغذ استفاده نمایند، سرعت تولید و کیفیت محصولات بالاتر خواهد رفت. لذا تصمیم گرفتند که با تهیه یک ژنراتور آبی از رودخانه Nokianvirta استفاده و برق تولید نمایند.

یک تصمیم مهم، ورود به صنعت برق به عنوان منبع درآمد جدید


بعد از مدتی و با توجه به تغییرات و نیازهای بازار، میشلن احساس کرد که می تواند با ورود به صنعت برق ، برای خود درآمد کسب کند. سیگنال های ارسالی به میشلن به او این احساس را داده بود که انقلابی در پیش است. شاید خیلی ها در آن زمان مطالبی راجع به برق و تحولی که صنعت برق قرار است در صنایع مختلف ایجاد کند ، شنیده بودند ولی خیلی راحت از کنار آن گذشته بودند و همچنان با روش های سنتی به کار خود ادامه می دادند. ولی این نوکیا بود که از برق در صنعت خود استفاده کرد و سپس با حالتی جسورانه به فکر ورود به این صنعت به عنوان یک منبع درآمد جدید افتاد.

با تجربه ای که نوکیا از صنعت لاستیک سازی کسب کرده بود و آشنایی که با صنعت برق پیدا کرده بود، در سال ۱۹۱۲ یکی از مدیران نوکیا به نام Arvid Wickström بخش ساخت کابل را به این شرکت اضافه کرد. همین مسئله بعدها پایه و اساسی برای کسب و کار کابل‌ های الکترونیکی این شرکت گردید. یعنی در مدت ۴۷ سال از پایه گذاری این شرکت ، دو خط کسب و کار جدید یعنی لاستیک سازی و تولید کابل برق به خط اصلی کسب و کار نوکیا که کاغذ سازی بود، اضافه شده بود.

مدیران نوکیا خوب دیدند و مرتب بازار و تحولات را رصد می کردند

  تا سال ۱۹۶۷ که نقطه عطفی در هدایت شرکت نوکیا محسوب می شد، شرکت های مختلفی در زمینه ها و صنایع متفاوتی و با حالات مختلف قانونی با نوکیا مشارکت می کردند و نوکیا روز به روز قدرتمندتر می شد و بازارهای جهانی را فتح می نمود.

ادغام شرکت‌ها و تولد نوکیای بزرگ

در سال ۱۹۶۷، سه شرکت نوکیا، Kaapelitehdas و Finnish Rubber Works با هم ادغام شدند و شرکت بزرگ ‌تری با نام Nokia Corporation تشکیل دادند. شرکت جدید در ۴ بخش اصلی فعالیت می‌کرد: جنگل‌داری، تولید کابل، تولید محصولات لاستیکی و الکترونیک. ورود این شرکت به صنعت مخابرات و شبکه در ابتدای دهه‌ ۱۹۸۰ اتفاق افتاد.

علاوه بر بخش‌های گفته‌شده، نوکیا در تولید محصولات نظامی نیز دست داشت و در همان سال‌های ابتدایی فعالیت، تجهیزاتی برای نیروهای نظامی فنلاند تولید می‌کرد. دستگاه پیام‌رسانی رمزنگاری‌شده‌ی Sanomalaite M/90 و ماسک ضد گاز M61 از محصولات اولیه‌ نظامی این شرکت بودند.

یک تصمیم مهم دیگر، خرید شرکت‌های جدید و گسترش بازار


ارتقاء بیشتر

در سال ۱۹۸۷، شرکت Schaub-Loren که زیرمجموعه‌ محصولات عمومی شرکت آلمانی Srandard Elektrik Lorenz یا SEL بود، به مالکیت نوکیا در آمد. این شرکت بخشی از تفاهم‌نامه‌ بین‌المللی سل با آمریکا تحت عنوان Internayional Telephone & Telegraph بود که بعدها، محصولات خود را با برند ITT Nokia به بازار عرضه می‌کرد.

نوکیا دیتا

نوبت خرید بعدی به بخش کامپیوتر شرکت اریکسون اینفورمیشن رسید. این شرکت در تولید ترمینال‌های برند آلفاسکاپ، ماشین‌ تایپ و مینی‌کامپیوتر فعال بود و همچنین، کامپیوترهای خانگی کپی‌شده از کامپیوتر IBM را تولید می‌کرد. ادغام این شرکت با نوکیا که خود محصولاتی مانند MikroMikko در بازار کامپیوتر داشت، باعث تولد بخش جدید به نام نوکیا دیتا شد.

ژاپن شمال

کری کایرامو یکی از تأثیرگذارترین مدیران تاریخ نوکیا بود. او در سال ۱۹۷۷ به‌عنوان مدیرعامل این شرکت انتخاب شد و تغییراتی اساسی در کسب‌وکار آن ایجاد کرد. در زمان او فنلاند به ‌نوعی به قطب فناوری شمال اروپا تبدیل شد و لقب «ژاپن شمال» را به خود اختصاص داد. در زمان مدیریت کایرامو، نوکیا شرکت‌های متعددی را به زیرمجموعه‌های خود اضافه کرد.

جزو بزرگترین ها در اروپا

شرکت تولید تلویزیون Salora در سال ۱۹۸۴، شرکت تولید محصولات الکترونیکی و کامپیوتر Luxor AB در سال ۱۹۸۵ و شرکت فرانسوی تولیدکننده‌ی تلویزیون Oceaninc در سال ۱۹۸۷، از خریدهای بزرگ نوکیا در دهه‌ ۱۹۹۰ میلادی بودند. خرید این شرکت‌ها، نوکیا را بعد از فیلیپس و تامسون به رتبه‌ سوم بزرگ ‌ترین تولیدکننده‌ تلویزیون در اروپا رساند.

بخش گوشی نوکیا متولد می شود. سلطه بر بازار تلفن همراه آغاز می گردد


نوکیا در ابتدای دهه‌ ۲۰۰۰ تصمیم به تمرکز کامل روی فناوری ‌های موبایل و شبکه گرفتند و بخش ‌های دیگر را فروختند. گوشی موبایل نوکیا ۲۱۰۰ چند سال بعد معرفی شد و برای اولین بار، صدای زنگ مشهور نوکیا در این محصول استفاده شد. نوکیا برنامه‌ فروش ۴۰۰ هزار عدد از این گوشی را در استراتژی خود داشت؛ ولی در عین ناباوری ۲۰ میلیون از آن در سرتاسر جهان به فروش رفت.

در اکتبر سال ۱۹۹۸، نوکیا رتبه‌ اول بزرگ ‌ترین تولید کننده‌ گوشی هوشمند در جهان را از موتورولا ربود. گوشی‌ های این شرکت در قاره‌ های آمریکا، اروپا، آسیا و اقیانوسیه طرفداران زیادی داشتند. نوکیا علاوه بر تسلط در این بازار، به ‌عنوان پیشگام بازی‌های موبایل نیز شناخته می‌شد. شرکت فنلاندی با عرضه‌ی بازی مشهور snake روی تمامی گوشی‌ های همراه، سبک جدیدی از بازی کردن را به جهانیان معرفی کرد.

نوکیا علاوه بر بازار سخت‌افزار گوشی‌های موبایل، بازار نرم‌افزار را نیز هدف قرار داده بود. آنها در سال ۱۹۹۸ با همکاری شرکت انگلیسی Psion، شرکت Symbian Ltd را به ‌منظور توسعه‌ سیستم‌ عامل جدیدی برای دستیار دیجیتال همراه (PDA) تأسیس کردند. در سال ۲۰۰۱، پلتفرم Series 60 شرکت نوکیا روی سیمبین عرضه شد و اولین گوشی موبایل دوربین ‌دار این شرکت یعنی Nokia 7650 نیز در همان سال به بازار عرضه شد.

نوکیا و سیمبین در کنار هم بزرگ ‌ترین تولیدکنندگان سخت‌افزار و نرم‌افزار گوشی‌های موبایل در جهان بودند. در سال ۲۰۰۴ نوکیا به‌ عنوان بزرگ‌ ترین سهام‌ دار سیمبین شناخته می ‌شد و در نهایت در سال ۲۰۰۸ کل این شرکت را به مالکیت خود درآورد. موفقیت‌های بزرگ نوکیا در همین سال‌های انتهایی قرن بیستم و ابتدای قرن ۲۱ به وقوع پیوست. آنها تنها در سال ۱۹۹۸، درآمدی حدود ۲۰ میلیارد دلار داشتند که ۲.۶ میلیارد آن سود خالص بود. تا سال ۲۰۰۰، این شرکت حدود ۵۵ هزار کارمند داشت.

شروع سقوط، نوکیا پیچ خطرناک را ندید


سال ‌های ابتدایی دهه‌ ۲۰۲۰ به‌ هیچ وجه برای نوکیا خوش‌ یمن نبود. آنها در ابتدای این دهه گوشی N8 را معرفی کردند که به‌ خاطر تأخیر در عرضه، آسیبی جدی به اعتبار برند وارد کرد. در همان سال‌ها، اپل و گوگل نیز با قدرت در حال نفوذ به بازار گوشی‌ هوشمند بودند. از طرفی، سونی اریکسون و سامسونگ نیز اکوسیستم سیمبین را ترک کرده و به سمت اندروید جذب شده بودند.

درست زمانی که نوکیا در عرش به سر می برد و ظاهرا همه چیز عالی بود پایه های قصر نوکیا توسط رقبای آمریکایی و آسیایی در حال سست شدن بود. اپل به مدیریت استیو جابز در سال ۲۰۰۷ نسل اول آیفون را معرفی کرد. جابز با عرضه نخستین گوشی تمام لمسی با سیستم عامل هوشمند و یکپارچه در زمان خود انقلابی بزرگ در این صنعت به پا کرد.

سیستم عامل اندروید نیز در سال ۲۰۰۸ معرفی شد و به سرعت جای خود را در میان تولید کنندگان آسیایی پیدا کرد. شرکت های سامسونگ، سونی اریکسون و Htc با معرفی گوشی های تمام لمسی هوشمند در صدد رقابت با اپل بر آمدند.

اما در این زمان نوکیا کجا بود و چه می کرد؟؟ پاسخ روشن است: در خواب زمستانی به سر می برد!!


در حالی که اپل در نسل سوم آیفون از فروشگاه نرم افزاری خود رونمایی کرد و با ترغیب توسعه دهندگان نرم افزاری، نرم افزارهای غنی و عالی را روانه بازار نرم افزار کرد نوکیا در توسعه سیستم عامل هوشمند خود سستی نشان می داد. گوگل نیز با خرید اندروید و رونمایی از Google Play Store به رقابت با اپل پرداخت. در این زمان یعنی سالهای آخر دهه ۲۰۰۰ نوکیا هنوز سرگرم تقویت دوربین و قابلیت های سخت افزاری گوشی خود بود و از امکانات سخت افزاری قوی در موبایل های خود استفاده می کرد اما مشکلات نرم افزاری و سیستم عامل ناکارآمد گریبان نوکیا را گرفته بود. به طور مثال نوکیا در سال ۲۰۱۰ از Nokia N8 رونمایی کرد. پرچمدار نوکیا از دوربین قدرتمند ۱۲ مگاپیکسلی با فیلمبرداری HD برخوردار بود. باقی امکانات سخت افزاری این گوشی نیز کم نظیر بودند اما توسعه نرم افزار این گوشی به صورت مجزا و غیر یکپارچه انجام شده بود و در نهایت سیستم عامل به پاشنه آشیل این محصول تبدیل شد.

با افزایش اقبال عمومی به سیستم عامل اندروید و توفیق تولید کنندگان اندرویدی در تولید گوشی های با امکانات و طراحی مناسب، دوران افول نوکیا آغاز شد. با بهتر شدن نسل به نسل آیفون و توفیق روزافزون اپل در برندینگ و بازاریابی، نوکیا سهم خود از بازار محصولات رده بالا و هوشمند را از دست داد. از سوی دیگر رقبای تازه نفس شرق آسیایی نیز به پا خواسته بودند و با ارائه محصولاتی با قیمت مناسب و امکانات عالی توانستند بازار محصولات میان رده را چنگ از نوکیا درآورند. بدین منوال نوکیا در سال ۲۰۱۲ عنوان بزرگترین تولید کننده موبایل را به سامسونگ واگذار کرد. با ادامه افول نوکیا این شرکت اجازه ساخت محصولات هوشمند خود را به مایروسافت فروخت و دیگر نام نوکیا از صفحه رقابت گوشی های هوشمند حذف شد.

کجای کار نوکیا اشتباه بود؟ مقاومت در برابر تغییر!


نوکیا زمانی شکست خورد که نه از نظر مالی و اعتباری مشکل داشت، نه از طراحی و سخت افزار ضعیف رنج می برد. رقبا نیز چندان تاثیری بر شکست نوکیای قصه ما نداشتند. تمام مشکل از خود نوکیا ناشی میشد: مقاومت در برابر تغییر.

 

"رقبای نوکیا در حال انقلاب در بازار موبایل بودند اما نوکیا بر تقویت قابلیت های تکراری تاکید داشت"

درست زمانی که روند بازار موبایل به سمت ارائه گوشی های تمام لمسی با سیستم عامل هوشمند یکپارچه بود، نوکیا از این امر غفلت کرد و بسیار دیر به این تغییر پاسخ داد. ارائه دیرهنگام گوشی لمسی ۵۸۰۰ که لمس چندان دلچسبی نداشت و نمی شد به آن لقب هوشمند را اطلاق کرد پاسخ نامناسب نوکیا به انقلاب در حال وقوع بود. گام بعدی نوکیا N8  بود. پیشتر ذکر شد که N8 سخت افزاری قوی اما نرم افزار و سیستم عاملی ضعیف داشت. نوکیا در دورانی که اندروید درحال اوج گیری بود از استفاده از اندروید سر باز زد و بسیار دیر در سال ۲۰۱۱ (زمانی که رقبای اندرویدی بازار را از کف نوکیا ربوده بودند) اقدام به استفاده از سیستم عامل ویندوزفون کرد. اشتباهی که نوکیا را برای همیشه به قعر دره فرستاد.

بیایید از یکی از بزرگترین تجربه های تاریخ کسب و کار درس بگیریم


ارائه محصولات انقلابی را نباید فراموش کنید

سامسونگ در سال ۲۰۱۱ موبایل هوشمند Galaxy Note را معرفی کرد. محصول سامسونگ از صفحه نمایشی غول پیکر برخوردار بود که در آن زمان از استاندارد گوشی های هوشمند خیلی بزرگتر بود. اما سامسونگ با شکیبایی منتظر بازار ایستاد و محصول خود را مرتبا ارتقا داد تا امروز نسل پنجم این موبایل از برترین و محبوب ترین محصولات غول کره ای شده است. سامسونگ برای بقا در بازار از ارائه محصولات جدید و انقلابی هراسی نشان نداد اما نوکیا بر ارائه همان محصول همیشگی پافشاری کرد. می توان با ارائه محصولات جدید، بازاری جدید ایجاد کرد  و تا مدت ها در آن بازار به کسب سود پرداخت، ارائه محصول جدید و انقلابی شرکت شما را از تغییرات در بازار سنتی مصون می دارد.

اهمیت بخش بندی بازار را درک کنید

نوکیا نه تنها در دنیای اسمارت فون ها کند عمل کرد و طبقه بالا را از خود رنجاند، بلکه طبقه میانه و پایین بازار را نیز در نظر نگرفت. سایر شرکت های رقیب مانند اچ تی سی، هوایی و ZTE با هدف قرار دادن طبقه میانه و پایین مانند بازارهای چین ضربه سخت دیگری به نوکیا وارد کردند. یک شرکت موفق حتما باید فرآیند بخش بندی بازار (Market Segmentation) را برای محصولات و خدمات خود انجام دهد. مشخص کند که برای چه طبقه ای از جامعه قرار است فعالیت کند، در غیر اینصورت نمی تواند محصول و یا خدماتی قابل قبول ارائه دهد.

مطالعه آینده بازار را انجام دهید

امروزه بازار کسب و کار بیش از پیش غیرقابل پیش بینی و متغیر شده است. ضرورت داشتن خط مشی و سیاستی که بتواند روند بازار را به شرکت بشناساند و کسب و کار را در مسیر درست قرار دهد غیر قابل انکار است. بررسی علایق مشتریان، نیازهای آنها، واکنش آنها نسبت به محصولات جدیدی که رقبا عرضه کرده اند و نظرات آنها در قبال تغییرات رخ داده در هر محصول منبعی مناسب برای کسب اطلاعات در این زمینه است. نا گفته پیدا است شرکتی که بتواند نیاز بازار را به درستی بشناسد و در مسیر برطرف کردن خواسته مشتری گام بردارد می تواند آینده با ثبات تری داشته باشد.

سرعت عمل بالا داشته باشید

الکس اسپکتور، تحلیلگر آمار می گوید «اگر به چند سال قبل نگاه کنید، می بینید که سامسونگ هیچ جایی در اسمارت فون ها نداشت، چنین رشدی برای او بسیار مشکل تر از نوکیایی بود که سرامد شرکت های موبایل زمان خود محسوب می شد. اذهان مردم در جهان یک شبکه نامرئی ایجاد می کند. وقتی ایده ای در دست دارید باید بدانید که این ایده در ذهن دیگران هم هست. اگر سریع عمل نکنید و ایده خود را به مرحله عمل درنیاورید، هر چقدر هم که در بازار سرآمد باشید، مشتریان خود را از دست خواهید داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *