در صفحه اینترنتی Content Marketing Institute آمده است بازاریابی محتوایی، روشی از بازاریابی است که در آن سازمان، به منظور جذب و دستیابی به مخاطبان، محتوایی ارزشمند، متناسب با شرایط ، فرهنگ، علایق مخاطب و… به صورتی مستمر ایجاد و منتشر می کند، با این هدف که اعمال مشتریان تبدیل به رفتاری سودبخش برای سازمان شود.
به گزارش هورموند، واژه کلیدی در این تعریف، کلمه ارزشمند است؛ واژه ای که تقریبا کلیه فعالیت های بازاریابی و تبلیغات را تحت تأثیر خود قرار می دهد. یک محتوای ارزشمند، هنگامی می تواند رنگ بازاریابی محتوا به خود بگیرد که مردم خواستار آن بوده، برای آنها ایجاد مطلوبیت کرده و به جای اجتناب، قصد استفاده از آن را داشته باشند.
بازاریابی محتوا روشی از بازاریابی است که روی تولید و انتشار و توزیع محتوا برای گروه خاصی از مخاطبان هدف، تمرکز میکند. در بازار جهانی، شرکتهای متعددی را می توان یافت که از بازاریابی محتوا به عنوان بخشی از استراتژی بازاریابیشان استفاده می کنند. در این روش، هر کسب و کار با تولید محتوای خلاقانه و ارزشمند ، مخاطبان بالقوه محصولاتش را جذب میکند و هدف نهایی این است که آن ها را به مشتریان وفادار برند خود تبدیل کند.
در این مقاله قصد داریم تعدادی از استارتاپهای بزرگی را معرفی کنیم که با کمک استراتژی تولید محتوا توانستهاند کسب و کارشان را رشد دهند.
استارتاپ هاباسپات (HubSpot)
همه ما هاباسپات را به عنوان وب سایتی میشناسیم که مقالات مفیدی در زمینه بازاریابی منتشر میکند. باور اینکه هاباسپات استارتاپ است، شاید کمی سخت باشد؛ اما واقعیت دارد. هاباسپات یکی از شرکتهای بزرگ ارائه دهنده خدمات بازاریابی است که ابزارهای مفید و کاربردی در زمینه بازاریابی شبکههای اجتماعی، مدیریت محتوا، تحلیل وب و بهینهسازی موتورهای جست و جو ارائه میدهد. علاوه بر این هاباسپات جزو شرکت های تولید کننده نرم افزار مدیریت ارتباط با مشتریان نیز قرار گرفته است. این نرم افزار بسیار محبوب و قابل دسترسی از طریق مرورگرهای اینترنتی است. هاباسپات یک اپ مبایل نیز برای CRM خود نیز تولید کرده است که با کلیه گوشی های ios و اندروید سازگاری دارد. این استارتاپ ۷۵ درصد سرنخ (لید) خود را از محتوای وبلاگ به دست میآورد. لید یا سرنخ به کاربرانی گفته میشود که از هر روشی با محصول یا خدمات آن برند آشنا می شوند و قابلیت تبدیل به مشتری را در خود دارند.
کاربران با عضو شدن در این وب سایت میتوانند به رایگان به نرم افزارهای مختلف تولیدی شرکت، کتابهای الکترونیک و وبینارها و سایر مقالات تخصصیتر دست پیدا کنند. در پایان هر پست وبلاگ، دکمهی قرار داده شده که به گفته مدیر عامل شرکت، تعداد لیدها را تا سه برابر افزایش داده است. یکی از استراتژیهای بازاریابی هاباسپات این است که با تولید محتوای با ارزش و مرتبط و نیز ارائه خدمات رایگان بازاریابی دیجیتال ، کاربران را به خرید خدمات تخصصی تشویق میکند.
در سال ۲۰۰۶ در کمبریج ماساچوست آمریکا، برایان هالیگان و دارمش شاه، فارغالتحصیلان دانشگاه امآیتی، هاباسپات را بنیانگذاری کردند. درآمد این شرکت از سالانه ۲۵۵,۰۰۰ دلار در سال ۲۰۰۷ به ۱۵.۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰ رسید. هاباسپات مبنای استراتژی بازاریابی خود را بر ارائه ابزار و محتوای رایگان بنیان گذاشت و با این روش سایر محصولات تخصصی و پولی خود را تبلیغ کرد. در سال ۲۰۱۴، این شرکت سهام خود را به صورت عمومی با نماد HUBS عرضه کرد و چند شرکت کوچک، مانند Oneforty (پلتفرم مدیریت شبکههای اجتماعی) و Kemvi (ارائهدهندهی خدمات هوش مصنوعی و یادگیری ماشین) را با هدف گسترش خدماتش خریداری نمود.
استارتاپ بلوآپرون (Blue Apron)
بلوآپرون استارتاپی است که در زمینه مواد اولیه غذایی و دستورِ پخت غذاهای مختلف فعالیت میکند و مواد اولیه لازم و تازه برای هر دستور غذایی را به مشتریانش عرضه میکند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۵، حدود ۵۰۰ درصد رشد کرد که مؤسس آن دلیل این موفقیت را بازاریابی محتوا میداند.
بلوآپرون با تولید محتوای آموزشی و سرگرم کننده درباره اصول و تاریخچه دستور پخت غذا و شیوههای آشپزی و صرفه جویی در زمان پخت غذا توانست تعداد طرفدارانش را در فیسبوک به ۱.۷ میلیون نفر افزایش دهد.
محتوای آموزشی بلوآپرون باعث شد این استارتاپ ارتباط بهتر و عمیقتری با مشتریانش برقرار کند. محتوای غنی و جذاب این استارتاپ باعث شده مشتریان برای افزایش اطلاعاتشان در زمینه آشپزی به این وبسایت مراجعه کنند و به مشتریان وفادار تبدیل شوند.
در سال ۲۰۱۲، ایلیا پاپاس و مت سالزبرگ و مت وادیاک استارتاپ بلوآپرون را بنیانگذاری و سه سال بعد، آن را به شرکتی با ارزش ۲ میلیارد دلار و ۲,۵۰۰ کارمند تبدیل کردند. آن ها چند ایده مختلف برای راه اندازی کسب و کار پیشنهاد دادند و در آخر تصمیم گرفتند استارتاپی راهاندازی کنند که دستورالعمل پخت غذاهای ساده و خوشمزه همراه با مواد اولیه آن را برای مشتری ارسال میکند.
بازاریابی محتوا در استارتاپ بلوآپرون بدینشکل است که کاربران اینترنت برای پیداکردن دستور غذایی ساده و جدید یا خواندن نکات آشپزی وارد وبسایت میشوند و میتوانند مواد اولیه پخت آن غذا را دقیقا به اندازه نیازشان در منزل تحویل بگیرند. افزون بر این، آنها میتوانند از سایر خدمات شرکت مانند ارسال هفتگی مواد غذایی اولیه و دستور پخت غذا بهرهمند شوند.
ایده خلاقانه و بازاریابی محتوای این استارتاپ به آن ها کمک کرد فقط پس از چند سال، به کسب و کاری میلیارد دلاری تبدیل شوند و ماهانه بیش از ۸ میلیون سفارش را تحویل دهند. توصیه می کنیم سری به وب سایت بلوآپرون بزنید.
استارتاپ مینت (Mint)
در سال ۲۰۰۷، استارتاپ مینت کارش را با راه اندازی وبلاگ و انتشار ویدئو و اخبار و نکاتی دربارهی امور مالی آغاز کرد. در آن زمان، وبلاگنویسی شرکتها مرسوم نبود و در واقع صرفا افراد حقیقی وبلاگ نویسی می کردند. با این ترفند یعنی وبلاگ نویسی، مینت توانست از رقبایش جلو بزند و به رتبه اول موتورهای جست و جو در امور مالی شخصی تبدیل شود. رقبای این شرکت اهمیتی به بازاریابی محتوا نمیدادند و ماهانه یک پست در وبسایتشان منتشر میکردند؛ اما مینت تیمی حرفهای از ویراستاران و نویسندگان آزادکار برای وبلاگش استخدام کرده بود تا برای مخاطبانش محتوای با کیفیت تولید کند.
مینت با انتشار نکاتی در قالب اینفوگرافی به منبع مطمئن جوانان تبدیل شده بود و محتوای آن همیشه جزو مطالب پرطرفدار در وبسایتهایی مانند Reddit و Digg بود. همه این اتفاقات پیش از راه اندازی و ارائه محصول آنها، یعنی اپلیکیشن مینت بود و این استراتژی باعث شد اپلیکیشن پیش از عرضه رسمی به بازار، بیش از ۲۰,۰۰۰ مشتری داشته باشد؛ به طوری که در روز ارائه رسمی آن، ترافیک اپلیکیشن بسیار چشمگیر بود.
با این وجود، مشکل این بود که اپلیکیشن مینت میتوانست تنها ۲۰۰ کاربر را مدیریت کند. بنابراین پیش از ارائه محصول، از کاربران خود خواست به منظور دسترسی به امکانات این اپلیکیشن پستهای مینت را در شبکههای اجتماعی با دوستانشان به اشتراک بگذارند. همین موضوع باعث شد تبلیغات مینت در بیش از ۶۰۰ پست شبکههای اجتماعی به رایگان منتشر شود.
ناگفته نماند این استارتاپ علاوه بر تولید محتوا، همواره تلاش میکرد با طراحی مختلف صفحه فرود (Landing Page) بخت دیده شدن خود را در موتورهای جست و جو افزایش دهد. در سال ۲۰۰۹، شرکت Intuit مینت را به قیمت ۱۷۰ میلیون دلار و به لطف استراتژی محتوایش خرید.
استارتاپ بافر (Buffer)
امروزه استارتاپ بافر یکی از بزرگ ترین ابزارهای مدیریت و تحلیل شبکههای اجتماعی مانند توییتر، فیسبوک، لینکدین و گوگل پلاس شناخته میشود که به کمک تولید محتوا توانست رشد چشمگیری نماید. بافر امکان زمان بندی پستها را نیز فراهم میکند و کاربران میتوانند پستهای مربوط به شبکههای اجتماعی خود را از طریق این اپلیکیشن زمان بندی کنند تا در زمان مد نظر به طور خودکار منتشر شود.
آن ها در ابتدای کار، مقالاتی درباره اپلیکیشن خود در وب سایت های شناخته شده منتشر میکردند تا مخاطب بیشتری جذب کنند؛ اما این کار فایدهای نداشت و لئو ویدریچ، یکی از بنیانگذاران استارتاپ، تصمیم گرفت مخاطبان خود را با روش دیگر افزایش دهد. او تصمیم گرفت استراتژی بازاریابی را به سمت تولید محتوا ببرد و مدتی در جایگاه نویسنده مهمان کسب و کارش را تبلیغ کرد.
او بیش از ۱۵۰ مقاله در شبکههای اجتماعی نوشت و در وبلاگها منتشر کرد. این کار به او کمک کرد مخاطبان سایر وبلاگها را به اپلیکیشن خود علاقهمند کند و در ۱۰ ماه، توانست تعداد کاربرانش را به ۱۰۰,۰۰۰ نفر افزایش دهد. نویسندگی در وبلاگهای معروف در جایگاه نویسنده مهمان به او کمک کرد مخاطبان بیشتری جذب کند و کسب و کارش را رشد دهد.
استارتاپ زوماتو (Zomato)
زوماتو یکی از استارتاپهای بزرگ هندی است که با تولید محتوای خاص و خلاقانه از بازاریابی محتوا برای رشد کسب و کار خود استفاده کرده است. زوماتو در زمینه جست و جوی رستوران و نمایش اطلاعات و نقدهای آن فعالیت میکند و سال ۲۰۰۸، بنیانگذاری شده است. در حال حاضر، این استارتاپ خدمات خود را در بیش از ۲۳ کشور از جمله آمریکا و استرالیا و ایران ارائه میدهد و بیش از ۲۲۵ میلیون دلار سرمایه جذب کرده است. علاوه بر خدمات با کیفیت، این استارتاپ همیشه مخاطبان خود را با تولید محتوای خلاقانه تحت تأثیر قرار میدهد.
پستهای این برند در شبکههای اجتماعی به اندازهای سرگرم کننده بوده و طراحی با کیفیتی دارد که مخاطبان با دیدن آن ها ناخودآگاه لبخند می زنند و دوست دارند پست های جدید آن ها را تماشا کنند. با توجه به اینکه این استارتاپ در صنعت غذا فعالیت میکند، پس مخاطبان آن افرادی هستند که به غذای خود اهمیت میدهند و استراتژی تولید محتوای شرکت به این صورت است که با توجه به اتفاقات روز محتوای مرتبط تولید میکند.
تولید محتوای مرتبط و خلاقانه و طنزآمیز مرتبط با روندهای روز دنیا باعث میشود کاربران مطالب آن را با دوستانشان به اشتراک بگذارند و این بهترین روش تبلیغات برای این برند است. این استارتاپ در شبکههای اجتماعی مانند پینترست و توییتر و اینستاگرام حضور فعالی دارد و به خوبی با مخاطبان خود ارتباط دوستانه برقرار میکند.
استارتاپ اوه جوی (Oh Joy)
استارتاپ اوه جوی یکی دیگر از استارتاپهایی است که کارآفرین آن کارش را از وبلاگ و جذب مخاطبان هدف آغاز کرد. جوی چو یک گرافیست و طراحی بود که فقط قصد داشت داستان مهاجرتش به شهری جدید (نیویورک) و پیداکردن کار را با دیگران به اشتراک بگذارد. در نتیجه، وبلاگ خود را در سال ۲۰۰۵ با نام اوه جوی راه اندازی کرد.
او علاقهمندیهای خود را در وبلاگ منتشر میکرد و طولی نکشید ترافیک وبسایت افزایش یافت و تعداد مشتریان علاقهمند به کار او افزایش پیدا کرد. او استودیوِ طراحی خود را با هدف ارائه خدمات مشاوره ، راه اندازی کرد و بعد از مدتی آزادکاری، این کار به شغل تمام وقت او تبدیل شد.
اوه جوی به عنوان رسانه و سبک زندگی شناخته میشود و با برندهای شناخته شدهای، مانند مایکروسافت، در ساخت محصولاتی مانند لوازم التحریر، کاغذ دیواری، سرویس خواب ولوازم جانبی کامپیوتر همکاری کرده است. این استارتاپ کاغذ دیواری های خود را با نام Hygge & West عرضه و با سایر برندهای تولید لباس همکاری میکند. اوه جوی علاوه بر تولید محصول، روزانه محتوای جالبی درباره طراحی، مُد، غذا و ویدئوهای نحوه انجام کار منتشر میکند.
جوی چو تا به حال سه کتاب منتشر کرده و با کمک تولید محتوای تصویری، به یکی از اینفلوئنسرهای پینترست با بیش از ۱۳ میلیون دنبال کننده تبدیل شده است. او ایدههای جالبی برای برخی برندهای معروف در پینترست اجرا کرده و به عنوان یکی از افراد موفق در صنعت طراحی شناخته میشود.
کارآفرین اوه جوی یکی از عوامل موفقیتش را انجام کاری میداند که ذهن هر شخصی به آن باور دارد. او تمام طراحیهایش را ابتکار خودش میداند و به آن ها افتخار میکند؛ بههمیندلیل، هنوز هم برای وبلاگش محتوا تولید میکند.
استارتاپدیزاین پیکِل (Design Pickle)
استارتاپ دیزاین پیکِل (Design Pickle) با ارائه خدمات خود طراحی را به کاری ساده تر تبدیل کرده است. آن ها کار خود را با سرویس اشتراکی آغاز کردند؛ به طوری که مشترکان با پرداخت مبلغی ناچیز به منابع نامحدود طراحی های گرافیک این برند دسترسی داشتند.
راس پری، بنیانگذار این استارتاپ، برای تبلیغات از روش نویسندگی مهمان استفاده میکرد. او مقاله هایی درباره بازاریابی و طراحی مینوشت و در وبلاگ های معروف و شناخته شده منتشر میکرد. او در هر مقاله، خدمات و اطلاعات مربوط به کسب و کار خود را نیز وارد میکرد و با همین روش ۱,۲۰۰ مشتری اولیه برای استارتاپ پیدا کرد.
دیزاین پیکِل پلتفرم طراحی گرافیک مبتنی بر رایانش ابری است که در ازای دریافت مبلغی هزاران طرح گرافیکی در اختیار مشتریانش، یعنی کسب و کارها قرار میدهد و در حال حاضر، بیش از ۱۰۰,۰۰۰ مشتری دارد.
منابع:
مجله اینترنتی زومیت
روزنامه فرصت امروز
One thought on “استراتژی بازاریابی محتوا در استارتاپ های بزرگ”
fdfdf